برایِ دیدنِ تارنمایِ شورایِ ملی‌ ایران و حمایت از منشورِ پیشنهادی در صورتِ تمایل، خواهشاً رویِ تصویرِ بالا کلیک کنید

۱۳۹۲ تیر ۳, دوشنبه

سخنگوی شورای ملی: مطالبات ملیونها ایرانی رای دهنده و تحریم کننده انتخابات، پایه های همبستگیشان را وا میدارد.




شاهزاده رضا پهلوی در آخرین گفتگویی که با جناب سیامک دهقان پور در برنامه افق
 با عنوان روحانی و اپوزیسیون خارج از کشور"  که پیرامون نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ ایران می باشد به پرسش های چالشی پاسخ های منطقی و امیدوار کننده ای داد که در یکی از پاسخ هایی که دادند اشاره به آرمان مشترک رای دهندگان و تحریم کنندهگان این انتخابات کرد. 


پرسش :
سیامک دهقان پور:
 واقعیت این هست که در ایران امروز یک جوان تحت فشارهایی که با آنها روبرو هست تصمیم میگیرد که میان بد و بدتر، بد را انتخاب کند و اگر این شرایط حاکم رو بپذیریم ، فارغ از بحث اینکه آیا الان میشود در ایران انتخابات آزاد برگزار کرد یا نه ، آیا شما میان کاندیده هایی که در این انتخاب حضور داشتند از حیث مکانیزم و از لحاظ اجرایی تفاوت هایی میان روحانی و جلیلی در عمل میبینید ؟ آیا فکر میکنید که آقای روحانی در مقایسه با دیگر کاندیده ها کمتر آسیب خواهد زد یا خیر ؟!


پاسخ :

شاهزاده رضا پهلوی (سخنگوی شورای ملی ایران )

اگر از نظر تفاوت بین افرادی که بدنه نظام رو تشکیل میدهند بخواهیم نگاه کنیم ، خوب البته که تفاوت هست! اما نیت این افراد  نهایتا در حفظ چه چیزیست تا چه وعده ای رو پیاده کنند، اونجاست که کار گیر میکند. قدر مسلم شما اگر تمام این شخصیت های نظام رو با هم مقایسه بکنید، میتوانید بگویید که خیلی هاشون شاید یک دید جدید تری رو ارائه میدادند!

مثلا وقتی که  آقای خاتمی رئیس جمهور شد، برای بار اول اسم ایرانی آباد و آزاد رو به زبان آورد ، درصورتی که پیش از او نام بردن از اسم ایران حتی قدغن بود و تنها صحبت و تاکید نظام براسلام بود! خوب او یک امیدی داد و ۲۱ ملیون نفر آنزمان آمدند و به او رای دادند! ولی نهایتا در کوی دانشگاه وقتی ۱۸ تیر پیش آمد، آقای خاتمی پشت سر چه کسی قرار گرفت ؟! به رای دهندگانی که به امید او ایستاده بودند  یا در آخر آمد و گفت که من برای حفظ نظام ایستاده ام ؟! 
آقای رفسنجانیش به همینطور، آقای احمدی نژادش به همینطور، امروز هم همینطور ، فردا هم همینطور! نهایتا هر کسی که از صافی تصویب شده نظام بگذرد، با تعهد برای حفظ این نظام هست که آمده! اگر این نظام قابلیت حل کردن مشکلات مردم رو داشت، که ما الان اینجا نبودیم ! اگر واقعا می شد که مسائل رو در جهت خواسته های مردم پیش برد، اگر راه قانونیش بود، اگر قانون اساسی این حق رو میداد، اگر همچین سیستمی نداشتیم که یک نفر تام الاختیار، تمام جنبه های مختلف کشور رو کنترل میکنه و تصمیم نهایی رو میگیره، در کار نبود، که الان هیچ کدام از این مشکلاتی که ما و جامعه با اونها درگیر هستیم رو نمیداشتیم. یعنی به اینجا میخوام برسم که البته اگر شما فقط مساله رو به این شکل طرح کنید که تنها گزینه موجود برای مردم یک ذره وضع کمتر بد هست از آنچه که داریم، خوب بله!! (خنده )..... 

 ولی آیا واقعا انتهای مسیر یک کشوری که از این همه فراز و نشیب های مختلف در طول تاریخش گذشت و همچنان نهایتا سربلند از آب در آمد، اینبار وادادن هست و تسلیم شدن به یک چیز تحمیل شده؟! من فکر نمیکنم. این هم گذرا خواهد بود ولی  یکجا جامعه به خودش خواهد آمد و مهمترین مساله ای که ما را خواهد رساند به این نتیجه نهایی متحد ماندن مردم و عزم راسخاشان هست در مطالبات به حقشان چه بخاطر مسائل روزمره شان و چه مسائل بسیار اساسی مثل آزادی، مثل حقوق بشر، مثل دموکراسی و مسائلی که فکر میکنم دست کم هم میهنانمان همواره از هر فرصتی که  برایشان فراهم شده  و یا یک ذره وضعیت امیدوار کننده تری برایشان مشخص شد، آمدند جلو، اما هر بار یا به آنها خیانت شد یا رو هوا ولشون کردند یا بهشان پشت کرده شد. با این همه آمدند، خطر کردند، ریسک کردند و جانشان رو فدا کردند و جا دارد که امروز که سالروز فوت ندا هستش، به یاد تمامی جانباختگان راه آزادی باشیم  و فراموش نکنیم که این افراد میدانستند  برای چی ایستاده اند. نه فقط برای اعتراض به یک رای یا به یک جر زنی ! بلکه بخاطر خواسته بسیار عظیم تر.
و ملیون ها نفر اینطور هستند در ایران که چه رای داده باشند و چه رای نداده باشند، آخر سر مطالباتشان آن پایه همبستگی شان را وا میدارد.

رژیمی که سعی میکند میان مردم اختلاف بندازد تا  اختلافات درونی خودش را کمرنگ تر جلوه دهد، نبایستی در دام و تله آن افتاد. این ضعف نظام است. 

برگرفته از سخنان شاهزاده رضا پهلوی از دقیقه  ۱۰:۲۰  تا ۱۴:۳۰  برنامه افق به تاریخ ۲۳ ژوئن ۲۰۱۳ میلادی 
  
پیام آرین 



   

۱۳۹۲ تیر ۱, شنبه

یکی دیگر از شاهکار های استاد عبدالعزیز فرمانفرمائیان (همراه با عکس ) - غرفه ایران در نمایشگاه جهانی اکسپو1967 مونترال کانادا


اکسپوی جهانی سال 1967 با موضوع کلی " انسان و جهان پیرامونش " در مونترال کانادا شکل گرفت .پاویون ایران با عنوان " هزار و یک چهره از ایران " در این اکسپو شرکت کرد .

طراحی پاویون ایران بر اساس فیلپا هایی نشات گرفته از معماری سنتی ایران که با تزییناتی به رنگ لاجورد از کاشی معرق اصفهان پوشانده شده بود ، انجام شد .

پاویون در دو طبقه با بازشو در میان آن طراحی شده است که بازشو سیالیت بصری بیشتری به فضا داده است . لبه های بازشو با طرح های مس و نقوش اسلیمی تزیین یافته است .



طبقه همکف به ارایه آثاری از قاجار تا 3000 سال قبل از میلاد مسیح میپردازد و در بخش های دیگر به معرفی بخش نفت و گاز پرداخته میشود . در طبقه فوقانی بازدید کنندگان با خاتم شیراز ، گل و مرغ و اسلیمی شکل یافته بر ظروف اصفهان و قالی تبریز آشنا میشوند در گوشه ای از نمایشگاه بازدیدکنندگان با نحوه بافت قالی آشنا میشوند . بخش آخر نمایشگاه به یافته های باستان شناسی از تخت جمشید اختصاص یافته است و به عنوان سمبلی از کشور شعر و ادب مینیاتوری از اشعار حکیم عمر خیام در خروجی پاویون نقش یافته است .


این پاویون توسط عبدالعزیز فرمانفرمائیان طراحی شده بود. در یک چشم انداز کلی می توان چنین بیان نمود که، طرح پاویون ایران در نمایشگاه بین المللی مونترال با اهداف طراحی شده ولی معمار کوشیده است تا در پس معماری مدرن، صورتی ایرانی به کارها بخشد.












۱۳۹۲ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

جشن پیروزی تیم ملی فوتبال ایران را با کشف حجاب به یک جنبش ملی تبدیل کنیم



با درود و ضمن شادباش به مناسبت برد تیم ملی فوتبال ایران و صعود به جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل، پیشنهادی به دختران و پسران سرزمینم دارم تا در پایکوبی و جشن امشب آنها که میخواهند حجاب اختیاری داشته باشند ، به حجاب اجباری نه گفته و کشف حجاب کنند و یا به عبارتی روسری از سر بردارند  !


آزادی در پوشش یکی از ابتدایی ترین آزادی های مدنی به حساب میاید و ما ایرانیان بایستی در خود چنین شهامتی را ایجاد کرده تا در مقابل دستورات مستبدانه یک سری حاکمان مذهبی فناتیک ایستادگی کنیم ! آزادی چیزی نیست که آنرا دو دستی تقدیم ما کنند و بایستی برای رسیدن به آن تلاش کرد !

جشن امشب ملت ایران بهترین فرصت برای بیان این خواسته میباشد. بیایید تا با این اقدام اولین حرکت در راستای اجرای اصول نافرمانی مدنی برای رسیدن به خواسته های به حقمان را رقم بزنیم. 

روی سخن من با تمام بانوان کشورم هست، آنها که خواستار حفظ حجاب هستند ، مجبور به کشف حجاب نیستند. ما جوانان امروز ایران خواستار داشتن جامعه ای سکولار با آزادی عقاید برای هر طیف و مسلکی هستیم . احترام به خواسته همه اقشار جامعه اولویت ما برای داشتن کشور و جامعه ای مدرن و امروزی میابشد 

پیام آرین







قهرمانان وطن - با هم آوازی داریوش، لیلا فروهر و اندی



۱۳۹۲ خرداد ۲۵, شنبه

بر شما مبارک باد !




به کسانی که امروز پای صندوق های رای رفتند و رای خود را به نام "روحانی" به ثبت رساندند :

شما نسل پیشرفته ی زمان پدران و مادران خود هستید که با کت و شلوار و کراوات و دامن کوتاه به پای صندوق های رای رفتند و به جمهوری اسلامی رای " آری " دادند !

امروز را یادتان بماند !!!

مبادا که 10 ، 20 ، 30 سال دیگر غبطه ی امروز را بخورید ! شما باید پاسخگوی نسل بعدی خود باشید که با دستان خود  فرزندان خود را کفن پیچ به خیابان ها میفرستید ..

رای امروز شما به " روحانی " بیعتی بود با رهبرتان که او را دیکتاتور نامیدید و قاتل !

رای امروز شما به " روحانی " تثبیت حکومت دجال اسلامی بود ...

رای امروز شما به " روحانی " بر حماقت ملی ملتی کهن که مدعیِ تاریخی دیرینه میباشد افزود ..

بر شما مبارک باد حکومت دیکتاتوری آخوندی !

بر شما مبارک باد که این بار رای تان خوانده شد !

بر شما مبارک باد !


برگرفته از صفحه ویکی فیس 
https://www.facebook.com/WiKi.FaCe.600

بَرایِ فراموشگران نام شریفِ آزادی


اساسا ما ملت مردمان جالبی هستیم.
خطابِ من با کسانی‌ست که یک شبه در ماه، صورتِ اقایِ روحانی را دیدند و دِل به ایشان سپردند .
هنوز سبز بودنِتان خیلی دور نیست.
هنوز پست‌ها وکامِنت‌های شما که شدیدا شرکت در اِنتخابات را تحریم فرموده بودید در حافِظه‌ی دوستانتان باقیست نطق های آتشین تان در رسایِ آزادی را از یاد نبرده ایم.
هنوز به خاطِر داریم که چِگونه دوستدارانِ نِظام را تحقیر میکَردید و دلیل شرکتشان در اِنتخابات را به شعورِ سیاسی و فرهنگیِ پایین شان ربط میدادید.
آنها که از اول دِل در گِرویِ این نظام داشتند که تکلیفِشان روشن است...
مانده ام شما دِل به چه خوش کرده‌اید؟
یکباره چه شد ؟
روحانی جدید بود ؟ یعنی از ابتدا متوجه ی حضورِ ایشان در بِینِ کاندیداها نشده بودید ؟ شما که تا ساعتی قبل از کنارِه گیریِ اقایِ عارِف شدید ترین حمله ‌ها را به اِنتِصابات فرمایشی میکردید یکباره درونتان کُدام معجزه اتفاق افتاد ؟
نکند جِناب روحانی با کلیدشان درهای بارگاه سربه فلک کشیده‌ی شعورِ سیاسیِ شما را بست ؟
می‌دانم بحثِ این حرف‌ها نیست ...
ما ملت انقدر به حساب نیامده و تحقیر شده ایم که برای این که احساس کنیم مهِم هستیم و به چشم میاییم حتی حاضریم در نمایش های مفتضحانه تر شرکت کنیم.
گناهِ ما نیست که دلمان میخواهد به اندازه‌ی مردم غزه و لبنان برای دولتمردان مان عزیز باشیم .
میانِ بد و بدتر به خیال خود بد را انتخاب می‌کنیم و در او دنبال اُمید‌های بر‌باد رفته مان میگردیم!
به طرزِ مضحک اما غم انگیزی مطمئن هستم که اگر ۴ ساله دیگر انتخاباتی بدونِ شرکت هیچ کاندیدایی درایرانِ عزیز به راه بیفتد همین قشرِ به ظاهر تحصیل کرده‌ی روشنفکر در صفِ اولِ رای دهندگان خواهند بود و با لذتی مازوخیستی از این حضورِ پرشورِ خود احساسِ رضایت خواهند کرد.
* همیشه خوک‌ها تصمیم‌ها را می گرفتند , سایر حیوانات هرگز نمی توانستند تصمیمی اتخاذ کنند ولی رای دادن را یاد گرفته بودند.*
( جورج اورول-قَلعه‌ی حیوانات )

نویسنده : اچ بی

برگرفته از صفحه کافه تفکر در فیسبوک 

نظام حاکم، آزادیخواهان را کیش و مات کرد - رای دهندگان مهره های سرباز رژیم در این بازی شطرنج بودند.

بطور خلاصه برداشت خودم رو از روند و نتیجه انتصابات ریاست جمهوری ۹۲ بیان میکنم:

با کاهش مقبولیت نظام و مخدوش شدن نقش خامنه ای به عنوان رهبر بیطرف وتاثیر  افتضاحات دولت هشت ساله محمود احمدی نژاد بر بدنه نظام در طی چهار سال گذشته و سیاست های غلط رهبری درطی این دوران، تئوریسین های نظام به این فکر افتادند تا با استفاده از سوپاپ اطمینان همیشگی رژیم یعنی اصلاح طلبان به نجات این نظام بروند اما بطوری که شکست سیاست های نظام به پای کل حکومت نوشته نشود و این دولت احمدی نژاد باشد که محکوم شود و شکست نظام در سیاست های افراطی با برکناری احمدی نژاد نیز مدفون گردد! و اینگونه است که نظام عمر دوباره ای به دست میگیرد. خوب شاید بگویید اینکه واضح هست. اما یکی از فاکتور های لازم برای این تغیر و تحول حضور مردم در پای صندوق های رای بود تا جهوری اسلامی آنرا به نفع خود در اثبات مشروعیت نظام برای مقابله با غرب و شرق بکار بگیرد.

اما چطور ؟! چطور میتوانست مردم را دوباره و با وجود به بی اعتمادی مردم که ناشی از دوران اسفبار پس از انتخابات ۸۸ بود به پای صندوق های رای بکشد؟!! اینجا بود که علم روانشناسی بکار گرفته میشود تا چگونه درصدی از مردم ساده پندار ترغیب و تحریک به شرکت و بازی گرفته شدن در این نمایش از پیش نوشته شده، شوند ! از همه ارکان نظام برای حفظ نظام استفاده میشود، از جمله اصلاح طلبان و آنها که به کنار رانده شده بودند (هاشمی رفسنجانی ). این پر واضح است که بدون جمهوری اسلامی ، اصلاح طلبان حکومتی و ملایان جایی نزد اکثریت مردم ایران نخواهند داشت! اینجا بود که بایستی پلیتیک زده میشد ! از هاشمی رفسنجانی خواسته شد که خودش را کاندیدا کند و با هماهنگی قبلی وی رد صلاحیت شد. برای مظلوم نمایی واکنشی نشان نداد ! تعداد اصولگراها در میان هشت کاندیده ها شش به دو تعیین شد تا نگرانی برای مردم و کشور های خواهان تغیر در سیاست های ایران بوجود بیاید! بر دوش حسن روحانی این وظیفه گماشته شده تا حرف های تابو و ممنوعه ای که در چهار سال گذشته زدن آنها مورد برخورد شدید حکومتیان قرار میگرفت گفته شود! از جلیلی خواسته شد تا نمک و فلفل آینده بازگشت اصولگرایان را چنان زیاد کند که آنها که عزمشان برای تحریم انتصابات جزم نیست هول کنند و از میان این همه شارلاتان به آن کسی که معتدل تر هست رای دهند و چنین شد که درکمتر از یک شب بسیاری بنفش شدند و تصویر روحانی بالا برده شد ! دوباره مردم از همه چیز بیخبر به پای صندوق ها هجوم بردند تا جمهوری اسلامی از این صحنه ها به عنوان حماسه سازی سیاسی و علاقه مردم به نظام جمهوری اسلامی بهره بگیرد! از اتاق فکر این نظام که بهترین تئوریسین های روس و انگلیسی پشت آن نشسته اند نبایستی غافل ماند.

اما از اینجا به بعد چه خواهد شد؟! فکر میکنم مقداری از آزادی های سطحی دوران خاتمی داده خواهد شد. رژیم تسلیم برخی از پیشنهاد های ۵+۱ خواهد شد و در نتیجه  مقداری از تحریم ها کم خواهد شد! موسوی و کروبی از حصر در خواهند آمد! امکان آزادی برخی از زندانیان هم وجود دارد ( به عقیده من )


اما آنچه نخواهد شد:
چپاول سرمایه های ایران متوقف نخواهد شد!
قانون سنگسار و اعدام حذف نخواهد شد!

برابری میان زن و مرد برقرار نخواهد شد! 
سرمایه ملی بطور مساوی در کشور و میان اقوام توزیع نخواهد شد!
اسلامی سازی دانشگاه ها و کتب درسی متوقف نخواهد شد!
به ایرانیت و فرهنگ ایران ارج گذاشته نخواهد شد! 
کمک های مالی بی اندازه جمهوری اسلامی به گروهک های تروریستی و کشورهای مسلمان متوقف نخواهد شد! 
اقتصاد ایران پویا نخواهد شد! 
تولید و صنعت ایران پیشرفت نخواهد کرد!
به مناطق جنگ زده رسیدگی نخواهد شد! 
کودکان کار تعدادشان کم نخواهد شد! 
فقر و فحشا هم کم نخواهد شد! 
بهداشت و نیاز های پزشکی کشور برآورده نخواهد شد! 
به مردم روستا نشین رسیدگی نخواهد شد!
و خیلی از کاستی های دیگر حل نخواهد شد ، چون این رژیم هرگز پتانسیل چنین مسوولیتی را از روز نخست نداشته است.


در کل اگر عمر حکومت جمهوری اسلامی را یک بازی مار و پله تصور کنیم، هم اکنون نظام با تاسی که انداخته شد از بخش دهان مار به چند خانه پایین تر یعنی دوران  خاتمی و یا رفسنجانی عقب گرد خواهد داشت! همان آش و همان
 کاسه! این مردم هم دوباره بازیچه این رژیم شدند. اما چیزی که مرا سخت می آزارد شعار ها و هورا هایی هست که رای دهندگان برای یک آخوند سر میدادند ! پس از گذشت ۳۴ سال از عمر این نظام ، چطور هنوز گروهی میتوانند قبول کنند که یک آخوند ریس جمهور کشورشان باشد !؟ آیا لیاقت مردم ما چنین حاکمانی هست ؟! از میان ایرانیان نابغه آیا اینها بایستی بر مسند قدرت بنشینند؟! آیا مردمی که از چهره های منتخب این رژیم حمایت میکنند حتی اگر بحث انتخاب میان بد و بد تر هم باشد، به این فکر نمیکنند که چطور میتوانند در جهان سرشان را بالا بگیرند و بگویند که یک آخوند نماینده مردم کشور من هست ؟!!

پیام آرین

۱۳۹۲ خرداد ۲۴, جمعه

هشتاد سال پیش در چنین روزی حماسه راستین ۲۵ خرداد رقم خرد - اما امروز در کجای تاریخ ایستاده ایم ؟


به یاد دارید امروز چه روزی ست؟
روز حماسه یِ سیاسی ؟ روزی که بنفش شده ایم و میخواهی حماسه خلق کنیم؟ نـــه !

این روز سالروز 25 خرداد (1315ش)؛ است که در چنین روزی حماسه یِ راستین در ایران نمود پیدا کرد ، حماسه یِ سترگ فرهنگی برای بهروزی ملت زنگار زده و تحمیق شده
در این روز :
"آموزش اجباریِ تحصیل بزرگسالان در ایران بدستور شهریار فقید ایران رضاشاه بزرگ آغاز شد"

پس از دستور رضاشاه بزرگ، وزارت فرهنگ ایران (آموزش و پروش، فرهنگ و علوم، ارشاد و هنر) 25 خرداد 1315 (15 ژوئن 1936) در سراسر کشور اقدام به ایجاد کلاس درس برای آموزش بزرگسالان کرد و شرکت در این کلاسها را (در مناطقی که کلاس دایر می شد) برای اتباع 18 تا 40 ساله که خارج از مدارس بودند اجباری اعلام داشت. این کلاسها به مدارس اکابر (بزرگسالان) شهرت یافته بود. کار مدارس بزرگسالان که در آنها روزنامه رایگان هم توزیع می شد با یک وقفه کوتاه در اوایل اشغال نظامی ایران و بویژه به سبب شیوع بیماری تیفوس از سر گرفته شد و کاملاً رایگان بود.

ایران نوین وامدار اوست ، پس از 1400 سال از گذشت شهریگری ایرانشهر این مرد دوباره مفهوم ملت-دولت که از آن به عنوان مدرن نام میبرند را زنده کرد. «فرهنگ ملی / زبان ملی / دولت ملی»

پهلویسم به معنای سکولاریسم، مدرنیسم و نشنالیسم باید پاس نگاه داشته شود زیرا که این سه ویژگی نیک مشخصه ایست برای این پرانتز آبی در تاریخ ایران که دوست و دشمن بر آن صحه میگذارند .

هم میهن امروز پس از چند دهه در کجای تاریخ ایستاده ایم؟

بگذریم ... فضا چقدر روحانی شده امروز! احساس نمیکنید؟!

نویسنده = آوش خرمدین 


۱۳۹۲ خرداد ۲۲, چهارشنبه

اطلاعیه های بیستم و بیست و دوم خرداد ۹۲ از شورای ملی ایران

در این برگه دو اطلاعیه اخیر شورای ملی ایران پیرامون حضور سخنگوی این شورا، شاهزاده رضا پهلوی، را میبینیم. یکی حضور ایشان به عنوان سخنگو و دیگر اعضای شورای عالی از این نهاد در مجلس عوام انگلستان به تاریخ بیستم خرداد ۹۲ و سپس حضور  در مجلس ملی فرانسه به دعوت یکی از نمایندگان مجلس، آقای فیلیپ کوشه، به تاریخ ۲۴ خرداد ۹۲. این اطلاعیه ها از  در صفحه شورای ملی ایران در فیسبوک منتشر یافت. 






هشیار باشیم جمعه فریب نخوریم !


این روزها دوباره انتخاباتی در کارست و بازار داستان قدیمی «مشارکت» و «تحریم» با استدلال هایی تقریباً مشابه از هردوطرف با انتخابات های سالهای گذشته نسبتاً گرم است. در ابتدای این نوشته فرض میگیریم که یکی از کاندیداهای مورد نظر ما «حق » مطلق» و «ناجی واقعی ملت» است که در این انتخابات نامزد شده تا کشور را از تمام خطرات هولناک برهاند، آیا اصولاً این کاندیدا در این رقابت امکان پیروزی دارد؟ و در پایان این نوشته کمی کارنامه ی همین "ناجی ملت و مملکت" را بررسی میکنم 

یک رقابت عادلانه مسابقه ایست که داور آن مستقل از طرفین شرکت کننده در مسابقه باشد. رقابت انتخاباتی در جمهوری اسلامی به وضوح یک همچنین رقابتی نیست چرا که «داور» این مسابقه (یعنی کسی که قرارست رای ها را بشمارد و برنده ی مسابقه را اعلام کند) خودش یکی از طرفین مسابقه است. تنها راه ممکن برای برنده شدن در چنین مسابقه ای اینست که آن قدر فشار را بالا ببرند که داور عملاً امکانی برای حق کشی نبیند ولی آیا الان "داور" در چنین تنگنایی قرار دارد که بتوان او را مجبور به پرهیز از تقلب کرد؟

هرچند کمتر کسی شک دارد که حاکمیت از جهات سیاسی، افتصادی، اجتماعی و غیره به شدت آب رفته است ولی اگر مسائل امنیتی را در «بگیر و ببند» خلاصه کنیم (چنانکه در کشورهای دیکتاتوری اینطور خلاصه میشود)، حاکمیت به نسبت سال 88 از آمادگی امنیتی به مراتب بالاتری برخوردار است . بهترین میدان آموزشی برای نیروهای انتظامی یک کشور شرکت در میدان واقعی و تجربه آموزی از آنست. خیزش سال 88 این فرصت گرانبها را در اختیارسیستم انتظامی و امنیتی حاکمیت قرار داد که مقابله با رای دهندگان معترض را در واقعیت و در ابعاد وسیع تجربه کند، تمام حفره ها و نواقص را تحلیل کرده و رفع کند. در حالیکه اکنون حاکمیت به این درجه از تجربه در بگیر و ببند رسیده و از طرف دیگر هم طعم شیرین تقلب انتخاباتی را هم چشیده است چرا باید بیاید و این بار به رای مردم تن بدهد؟؟؟

نگارنده بعید میداند که اصلاحطلبان محترم که اغلب خودشان سالها عضو«شورای امنیت» جمهوری اسلامی بوده اند از این آمادگی و عزم جزم حاکمیت بیخبر بوده و در این وضعیت در دل امیدی برای پیروزی داشته باشند. بلکه به نظر میرسد که اصلاحطلبان با علم به اینکه شکست خواهند خورد میخواهند به دیپلمات های کشورهای خارجی مستقر در تهران نشان بدهند که کماکان مانند سال 1388 توان بسیج عمومی مردم ایران و کشاندن آنها به پای صندوق را دارند تا جهان غرب آنها را به عنوان موثرترین صدای مخالفان حاکمیت به رسمیت بشناسد (چنانکه در این 4 سال به رسمیت شناخته شده اند و هم اکنون بی بی سی و رسانه های دیگر عمدتاً در اختیار هواداران اصلاح نظام قرار دارند). از این دریچه میتوان دلیل حنجره پاره کردن های مسعود بهنود و فرخ نگهدار در بی بی سی را درک کرد. البته از دید اصلاحطلبان اشکالی ندارد که مردم به پای صندوق بیایند و در یک بازی از قبل تعیین شده شکست خورده و «عزت نفس» یک ملت ضربه بخورد و احتمالاً دوباره نداها و سهراب هایی بپاخیزند و قربانی شوند ؛ بلکه برای اصلاحیون این مهم است که به طرف غربی نشان بدهند که هنوز آنها توان بسیج عمومی را دارندو به عنوان اصلی ترین صدای مخالف خود را به طرف غربی بقبولانند.

اصلاحطلبان و مبلغین شرکت در انتخابات این روزها مداوم برمردمی که پیشینه و سوابق کاندیداها را بررسی میکنند خرده میگیرند: "امروز که حسن روحانی برای آزادسازی ایران آمده است به گذشته ی او چه کار دارید؟" که این البته به خوبی نشان میدهد که اصلاحطلبان کماکان شاگردان آن "امام راحل و عظیم الشان" هستند که میفرمود: "ملاک حال افراد است و نه گذشته ی آنها". این استدلال هم خود یکی از مضحکترین مغلطه هاییست که شاید تنها منحصر به صحنه سیاسی جمهوری اسلامی باشد. اصلاحطلبان نمیفرمایند که اگر بنا بر عدم بررسی رزومه و سوابق افراد باشد پس اصولاً باید با چه معیاری آن ها را شناخت و انتخاب کرد؟؟ تنها با ادعاها و وعده و وعید هایی که میدهند؟؟؟ آیا یک شرکت ساختمانی هم میتواند بدون بررسی رزومه ی متقاضیان یک کار ساختمانی تنها بر اساس ادعاهای شفاهی آنها یکی را "انتخاب" و استخدام کند؟

درکشورهایی که توانایی برگزاری یک انتخابات آبرومند را دارند، شرکت کنندگان و مطبوعات به شدت دنبال به دست آوردن سوابق کاندیداها هستند و بارها دیده ایم که یک کاندیدا به علت یک تخلف کوچک مالیاتی که بیست سال قبل انجام داده مجبور به کناره گیری از انتخابات میشود. البته علت ترس مسئولین سیاسی جمهوری اسلامی از بررسی سوابق ایشان کاملاً روشن است. آنها آن قدر نقطه های وحشتناک و تاریک در زندگی شان دارند که چاره ای به جز فرار به جلو و اینکه مردم را از"گذشته"ی مشخص و سیاه به "آینده" ی نیامده و خیالی حواله بدهند ندارند.
******************
حسن فریدون (روحانی) از سال 1344 از اعضای گروهک فدائیان اسلام بود، گروهکی متشکل از بنیاد گرایان اسلامی که مخالفین خودش را (که شامل اندیشمندانی چون «احمد کسروی» میشده اند) «دشمن اسلام» میخوانده و با چاقو و اسلحه میکشته است. حسن روحانی بنا بر ارتباط با این گروه آدمکش چندبار بازداشت شده، چند شب در بازداشت گاه خوابیده و آزاد شده است. در سال 1356که مراسمی برای درگذشت مصطفی خمینی (فرزند آیت الله خمینی که بر اثر بیماری قلبی در گذشت ولی انقلابیون تا سالها به دروغ مرگ او را به ساواک نسبت میدادند) در مسجد ارک (بازار تهران) سخنرانی کرد و برای اولین بار لقب "امام" که حداقل تا آن روز یک لقب احترام آمیز نزد اکثریت مردم شیعه ی ایران میبوده به آیت الله خمینی نسبت داد و او را "امام خمینی" کرد. وی پس از پیروزی "انقلاب" 57، در ارتش مسئول عقیدتی سیاسی شد و چه افسران کارآمد و دلیری به دست او از ارتش دستگیر و یا اخراج شدند.

. وی پس از تاسیس «شورای امنیت کشور» به مدت 16 سال (1368 تا 1384) نماینده خامنه ای در این شورا و دبیر آن بوده است. این شورا در اصل مغز متفکر امنیتی نظام ومشخص کننده ی خط مشی کلیه ارگان های انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی (از جمله وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی) بوده و هست. تصمیم گیری های اصلی در رابطه با پرونده های خونین اعتراض دانشجویی سال 1378 و ا1382 و آن کتک زدن ها و بگیر و ببندها و اخراج دانشجویان همه توسط این شورا انجام پذیرفته است که در همین رابطه بارها شاهد متلک های قالیباف (فرمانده وقت نیروی انتظامی) به روحانی بودیم. ولی شاید مشمئز کننده ترین نقش روحانی مربوط به همین دوسال پیش باشد. آنوقت که مردم از دزدیده شدن رای شان به خیابان آمدند و با تحمل تلفات زیاد و از دست دادن جوانان برومندی مانند نداها و سهراب ها، چشم انتظار حمایت اصلاحطلبان بودند .... بعید است که مردم ایران آنقدر فراموشکار شده باشند که روز 25 بهمن 1389 از خاطرشان محو شده باشد.

 به گزارش واحد مرکزی خبر ، روز 28 بهمن (سه روز پس از این حوادث) حسن روحانی تاکید کرد : "حرکت 25 بهمن گروهي فريب خورده کاملاً محکوم است و قوه‌قضاييه بايد براساس وظايف ذاتي خود نسبت به اين حرکت ضدانقلابي اقدام کند. حسن روحاني افزود: حرکت ضداسلامي و ضد ملي 25 بهمن از يک سو مي‌خواست فرياد قاطعانه ملت ايران در روز 22 بهمن را تحت‌الشعاع قرار داد و از سوي ديگر وسيله‌اي براي انحراف افکار مردم منطقه از دشمنان اصلي يعني آمريکا و رژيم صهيونيستي و شکست اخير آنان گردد. " .
*************
تصویر: این بچه فهمید و خواست از دست این آخوند جانی فرار کند ولی رای دهندگان نفهمیدند و میخواهند با پای خودشان به دام او بروند.

نویسنده : امین ایراندوست 

من رای نمیدهم!



دلیل و شرح کامل عنوان ویدئو بالا  رو میشه از زبان تک تک مردم با غیرتی شنید که یادآور جنایات، مردم فریبی ها، دزدی ها و اختلاس ها، جنگ افروزی ها و اجرای سیاست های ضد ایرانی و ضد بشر این نظام ننگین اسلامی در طی عمر ۳۵ ساله اش هستند و خواهند بود. توضیح اینکه چرا در انتصابات رژیم شرکت نمیکنم،  نزد آن ایرانیان راستینی هست که فرزندانشان، جگر گوشه هایشان را همین چهار سال پیش بخاطر اعتمادی که به حرف های فریبنده اصلاح طلبان کردند، از دست دادند. مگر میشود که ایرانی بود و مرگ هم میهنانمان در چهار سال گذشته و همچنین سراسر عمر این نظام رو که دنیا هم نظاره گر آن بود را از یاد ببریم ؟!! حتی الاغ هم که معروف به خریت و نادانی هست، از مسیری که در آن چاله ای هست دوبار عبور نمیکند تا در چاله قبلی نیوفتد! چگونه است که عده ای حالا صحبت از رای دادن میکنند ؟! چگونه است که مسعود بهنود ها، تحلیل گر بی بی سی فارسی، در خارج از ایران برای انتصابات رژیم تبلیغ میکند ؟! اگر رای امثال بهنود ها تاثیری در آینده کشور داشت، پس چرا خود بهنود ها هم حتی امنیت برگشت به ایران اسلامی را ندارند ؟! این آقایان وقیح اصلاح طلب چگونه است که دم از شرکت در انتخابات سازمان یافته ای میزنند که رژیم به دنبال دستگیری و به مجازات رساندن خودشان میباشد ؟! اصلاح طلبان مردم فریب و قدرت پرست حتی کاندیده های ریاست جمهوری دوره دهم که در حصرهستند را هم فراموش کردند! با وجود اینکه موسوی و کروبی هم در جنایات همین رژیم شریک هستند ، اما چگونه است که دیگر اصلاح طلبان آنها را هم فراموش کرده اند؟! ننگ بر گروه و دسته ای که برای رسیدن به مسند قدرت از هیچ فریب و حیله ای فرو نمیگذارد و شرم بر آنانی که هیچگاه درس و عبرتی از گذشته نمیگیرند!!

پیام آرین

۱۳۹۲ خرداد ۱۹, یکشنبه

آخوند ها هستی ایران را فدای جهان اسلام کردند - ایرانی بپاخیز و به دشمنی ۱۴۰۰ ساله با ایران پایان بده


تمام وجودم رو خشم گرفته !! این گزارش ویدئوای رو تا آخر ببینید و به اشتراک هم بگذارید ! مردم ایران چه گناهی کردند که بایستی در فقر و تنگدستی زندگی کنند، فرزندانشان از کودکی مجبور به ترک تحصیل و تبدیل به کودکان کار شوند؟! دختران تهی دست ، به تن فروشی رو بیاورند ، پدران تهی دست، کلیه خودشون رو بفروشند، آنوقت این رژیم ضد ایرانی سرمایه و سهم مردم ایران رو صرف ساخت شهرک های مسلمان نشین در مناطق جنگ زده لبنان کنند!! آخه به ما چه ؟! اینکه مناطق جنگ زده خود ایران بازسازی نمیشه ولی بجاش لبنان آباد میشه و به سوریه وام هفت ملیارد دلاری داده میشه یعنی اینکه این مملکت رو دارند میچاپند! به همین سادگی !! همانطوری که دزدی خانه شما رو میزنه، این رژیم و سردمدارانش ۳۴ سال هست که دارند از گلوی زن و مرد و جوان ایرانی در میاورند و می ریزند تو شکم لبنانی و فلسطینی ! این آخوند ها هستی ایران رو فدای جهان اسلام کردند !

مشتی که زبان ما رو صحبت میکنند ولی از ما نیستند دارند بر مردم کشور ما سلطه میکنند ! اینها هیچ وابستگی به ایران ، فرهنگ و تاریخ و مردمانش ندارند!
این آخوند ها و بردگان یقه آخوندی پوششان از ما نیستند. به پا خیزید ملت ، به تاراج و چپاول سرمایه های ایران و گسترش فقر و فحشا پایان بدید ! مردم چه زمانی میخواهید بفهمند که اسیر یک مشت تازی صفت شدید ؟ دیگر از این واضح تر؟!! ملت ترک با کوچک ترین توهینی که بهشون شد به پا خواستند اما ملت خواب رفته ما تا صحبتی از مبارزه با این رژیم میکنی میگه من سیاسی نیستم یا آرزوی آزادی و رهایی یافتن توسط کشور های دیگر چون امریکا رو دارند و در نهایت ناباوری آرزوی حمله آنها به ایران رو میکنند !! یک بخش گیج و منگ و نادانی هم که خودشون رو روشنفکر میدونند ، چون مسعود بهنود ها ، دنبال این هستند که این نظام دزد و قاتل ها رو اصلاح کنند و صحبت از این میکنند که چرا رای میدهند !!! والا فهم الاغ بیشتره که پاش رو دوبار در یک چاله نمیکنه و مسیرش رو تغیر میده !! نابود باد این رژیم ننگین اسلامی!


نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران

پیام آرین


۱۳۹۲ خرداد ۱۴, سه‌شنبه

در برابر شرافت ملی ملت ترک سر تعظیم فرود میاورم, پارک تقسیم بهانه است قوانین اسلامی نشانه است


هدایت امیرور :

ملت ترک علیه دولت اردوغان بپا نخاسته " جوانان ترک بر قوانین اسلامی شوریده اند " چند روز پیش در همین صفحه نوشتم که ما ملت ایران پیشمرگان ملتهای مسلمان خاورمیانه شدیم " ما ملت ایران بر شیپور بیدارباش دمیدیم و ملتهای منطقه را بیدار کردیم و امروز خود بخواب رفته ایم " شیپورهای گوش خراش بیدار باش ملتهای منطقه هم نمیتواند ما را از خواب بیدارکند >
وقتی انقلاب مصر از کیسه مار گیری اوباما بیرون امد " به خواربارفروش مسیحی مصری سر خیابان محل سکونتم گفتم : باغوش اسلام خوش امدید... او پاسخ داد : ملت مصر " ملت ایران نیست که بر ناجی خود و به پادشاهی مانند پاهلوی ( منظورش پهلوی ) بشورد و از ریش یک اخوند بیاویزد ...!!! روزبکه اخوان المسلمین پیروزشد و مرسی از کیسه مارگیری اوباما بیرون خزید " به همسایه مصری خود گفتم : حالا چی..." دیدی گفتم ...؟ او خندید و گفت ملت مصر ملت ایران نیست... بالاخره روزیکه مردم مصر علیه قوانین اسلامی محمد مرسی بپا خاستند " هنگامی که با اتومبیل از مقابل مغازه این مصری عبور میکردم با علامت دستش اتومبیلرا متوقف کردم " شیشه را پائین کشیدم " او با لبحند پیروزمندانه ای گفت :دیدی مردم مصر مردم ایران نیست... اعتراف میکنم که خجالت کشیدم و با لبخندی تسلیم گونه براه خود ادامه دادم >
و حال شیپورچی ایرانی بر شیپورش دمید و ملت ترک را از خواب بیدارکرد و بخیابانها کشید "طیب اردوغان "حرکت قدم بقدم را برای صددرصدر جمهوری اسلامی کردن ترکیه از سالها پیش اغازیده بود " اما ملت ترک نمیدانستند اردوغان انها را بکجا میبرد " پیش از بقدرت رسیدن اردوغان ارتش ترک وظیفه حفاظت از قانون اساسی ترکیه را بر عهده داشت لذا هر دولتی که به حریم قانون اساسی تجاوز میکرد " ارتش گوش او را میگرفت و مثل موش مرده بیرونش می انداخت " وقتی اردوغان بقدرت رسیدو ارتش را سدی در فراراه برنامه های اسلامی خود میدید دست بکار شد و ارتش را متهم بکودتا کرد ژنرالها را یا زندانی یا بازنشسته کردو ژنرالهای دستپخت خود را در راس ارتش گمارد تا امروز را بیافریند" قوانین جمهوری اسلامی را در ترکیه پیاده کند و در صورت اعتراض مردم " اخوند وار خون انها را بریزد انگونه که در سال 88 در میهن ما اتفاق افتاد اما... ملت ترک هم مانند ملت مصر " مردم ایران نبودند که با شعار الله اکبر" یا حسین میر حسین بخیابان بیایند و با دستور میر حسین هم از مقابل دشمن از خیابانها بگریزند ملت ترک به کمتر از برکناری اردوغان رضایت نمیدهند و از ریش و عمامه اخوندی هم اویزان نمیشوند " امروز بعد از مصر " ترکیه است که درس مبارزه را بما می اموزد " انقلاب کردن را از ما اموختند و امروز درس مقاومت و پایداری بما می اموزند .
حال نمیدانم ایا شیپور بیدار باش مردم ترکیه ما را از خواب بیدار خواهد کرد یا ما ملت کماکان گرفتار ماده 11 شورای ملی ایران خواهیم بود " بخود خواهیم امد یا کماکان در کوچه پس کوچه های 28 مرداد 32 کالبد بیجان دو رهبر ایران را بمحاکمه خواهیم کشید...!؟ و بالاخره ایا یکپارچه برای نجات میهنمان بپا خواهیم خاست یا مائو و استالین ومحمد و علی را بخواب خواهیم دید یا سربریده حسین و دست بریده عباس علمدار را بر سر نیزه در شهر ها خواهیم گرداند ویا منتظر حمله امریکا و اسرائیل بکشورمان خواهیم نشست و در میان ملل منطقه بیش از پیش در گنداب بی غیرتی و خفت و خواری غرق خواهیم بود ...!!! اینده انرا نشان خواهد داد .

۱۳۹۲ خرداد ۱۳, دوشنبه

تقدیم به هم میهنان عزیز، قطعه فیلمی نایاب و تاریخی از زنده یاد تیمسار سپهبد نادر جهانبانی

این ویدئو که تقدیم به فرزندان تیمسار سپهبد نادر جهانبانی (معروف به ژنرال چشم آبی و عقاب آسمان ایران)، انوشیروان و گلنار جهانبانی شده است را حالا تقدیم به هم میهنان عزیز خود میکنم.
این ویدئو توسط  لیلا، دختر خاله خانوم گلنار جهانبانی ، دختر سپهبد فقید، نادر جهانبانی با استفاده از قطعه فیلمی که در آرشیو خوانوادگی داشتند که از قرار فیلم بردار آن شخصی به نام سیروس غفاری میباشد و تابحال دیده نشده بود، تدوین شده است.
در این ویدئو، تمرین سوارکاری تیمسار نادر جهانبانی و دخترش، خانوم گلنار جهانبانی را در دشت بهشت کرج میبینید. چه مهارت ستودنی ! این ویدئو اولین بار از صفحه فیسبوک خانوم گلنار جهانبانی در یادبود از پدرش پست شد.


 تیمسار نادر جهانبانی، معاون فرمانده نیروی هوایی ارتش، سرپرست تیم آکروجت تاج طلایی و مسئول تربیت بدنی و نفر اول سوارکاری ایران بود. مادر او از مهاجران روسی و پدرش تیمسار سپهبد امان‌الله جهانبانی بود. شما را به خواندن مطلبی ارزشمند درباره رشادت های تیمسار نادر جهانبانی دعوت میکنم.





در جریان درگیری و بالا گرفتن اختلافات مرزی با عراق، تیمسار نادر جهانبانی، عملیات شجاعانه Touch & Go را بر روی باند پایگاه هوایی الرشید بغداد انجام داد و با سرعت سرسامآوری در ارتفاع بسیار پایین از فراز کاخ صدام در کنار رود دجله پرواز نموده و دیوار صوتی را شکست،او سرپرست گروه آکروجت تاج طلایی بود که تشکیل شده از ماهرترین خلبانان جنگنده ایران بود. شاید هیچکس به اندازه صدام حسین ، رئیس جمهور وقت عراق از اعدام تیمسار جهانبانی خشنود نشد . روزی که در ایران تیرباران شد(22 اسفند 1357) روزنامه های عراق نوشتند: عقاب ایران تیرباران شد!

سپهبد نادر جهانبانی (1307-1357)
مادر او از مهاجران روسی و پدرش تیمسار سپهبد امان‌الله جهانبانی بود
معروف به ژنرال چشم آبی.............. قد : 190
بهترین خلبان ایران از آغاز تا کنون و از بهترین خلبانان جهان در زمان خود
معاون فرمانده نیروی هوایی ارتش و سرپرست تیم آکروجت تاج طلایی
مسئول تربیت بدنی و نفر اول سوارکاری ایران
در واقعه اروند رود بر خلاف دستور محمد رضا شاه بر روی کاخ های ریاست جمهوری عراق پرواز کرد
در زمان اختلافات مرزی ایران وعراق زمانی که توسط پنج جنگنده عراقی محاصره شده و مجبور به فرود در خاک عراق می شود در آخرین لحظه فرود با وارونه کردن ناگهانی جنگنده خود با سرعت سرسام آوری از محاصره عراقی ها گریخته و به خاک میهن باز میگردد
زمانی که جنگنده وی در آسمان شهر ساوه دچار نقص فنی شد حاضر به پرش با چتر نجات نشد و جنگنده را در جاده ساوه به زمین نشاند. پس از فرود، متخصصان نیروی هوایی و متخصصان امریکایی امکان پرواز هواپیما را یک درصد اعلام کردند و تصمیم گرفتند با جدا کردن بالها هواپیما را با تریلیر به مهرآباد انتقال دهند. وقتی ژنرال مطلع شد با حضور در محل اعلام کرد هواپیما را همین جا تعمیر و با آن به سوی تهران پرواز میکنم. به گفته شاهدان تیمسار هواپیما را به صورت میلیمتری از روی ساختمان مرگ پرواز داده و دقایقی بعد از باند مهرآباد اجازه فرود می گیرد

ژنرال را در ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ در زندان قصر با حکم شیخ صادق خلخالی حاکم شرع تیرباران کردند. کمالی یکی از تفنگ چی های خلخالی بعدها گفت: تیمسار جهانبانی اجازه نداده بود چشمش را ببندند چون که می خواست شاهد پرواز گلوله ها باشد
زمانی که سپهبد جهانبانی را برای محاکمه آوردند، کاغذی بر گردنش انداختند تا جرمش را بنویسند، اما به نظر می رسید او جرمی نداشت، کسی هم پیدا نشد شهادت دهد او جرمی انجام داده. پس روی کاغذ سفید نوشتند: سپهبد نادر جهانبانی عامل فساد
در خاطرات سفیر اسرائیل آمده که ژنرال به احمد خمینی گفت: من از توی عرب ایرانی ترم.


صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را / تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
یاد بزرگمردان ایرانزمین چون تیمسار سپهبد نادر جهانبانی همواره جاوید و گرامی 

پیام آرین