رضا پهلوی در بخشی از آخرین بیانیه خود چنین با مردم ایران سخن میگوید:
"توجه داشته باشیم که حمله نظامی الزاماً منجر به سقوط جمهوری اسلامی نخواهد شد و میتواند هزینههای گزاف و جبران نا پذیری را برای مردم کشورمان و منطقه در بر داشته بشته باشد. مشروعترین و کم هزینهترین راه برای گذر از نظام جنگ طلب جمهوری اسلامی، آزادی ایران به دست خود مردم ایران است"
برای درک راحت تر سخنان رضا پهلوی، بهتر است که جنگ میان ایران و عراق را به عنوان مثالی بارز برای بقای جمهوری اسلامی با هم بنگریم.
هم میهنان، هشت سال دفاعِ "مقدس" را به یاد دارید که موجب جان باختن بیش از ۵۰۰ هزار ایرانی و ویرانی بسیاری از شهرهای کشور عزیزمان شد که در آن روزها تا پیش از ورود روح الله خمینی یکی از کشورهای در حال توسعه به حساب میامد؟ عواقب جنگ ایران و عراق را هرگز نمیتوان کتمان کرد، هنوز هم آثار این جنگ خانمان سوز در خرمشهر و آبادان پیداست.
این را هم حتما به یاد دارید که رژیم بعثی عراق، بعد از یک سال و نیم اعلام آتش بس داد، و اما بنیانگذار جمهوری اسلامی که از لحظه ورود به ایران، احساسش به این آب و خاک "هیچ" بود، تمایلی به پایانی جنگ نداشت، زیرا که آرزوی بزرگ او که ایجاد حکومت اسلامی جهانی و یا همان خلیفه بود ارجحیت بیشتری بر پایان جنگ و کشتار داشت. روح الله خمینی با خیال به اینکه از طریق تصرف بغداد و از آنجا لشکر کشی کردن به سوی بخش تحت حکومت دولت اسرائیل و آزادی فلسطین، میتوانست رهبر مسلمین جهان شود، جان هزاران ایرانی دیگر را فنا کرد و در نتیجه جام زهر را نوشید و ویرانی و طعم تلخ جنگ را برای دههها برای هر ایرانی به یاد گار گذاشت.
در نهایت هم، هاشمی رفسنجانی، در دوران ریاست جمهوری خود، وقتی از عراق بازدید کرد، ابراز خرسندی کرد و گفت: بسیار خوشحالم که خود را در میان برادران عراقی خود میبینم!! بله، همان برادرانی که به خاک کشور تجاوز کرده بودند و حتی از کشتار کودکان و زنان ایرانی و بمباران مدارس و بیمارستانها نیز نگذشته بودند.
امروز جناب آقای رضا پهلوی در بیانیه ای، تمایل به ورود به جنگی دیگر از سوی جمهوری اسلامی را، که هزینه آن را تنها ملت دردمند ایران خواهد پرداخت، شدیدا محکوم کردند و این جنگ طلبی را ابزاری توصیف کردند که جمهوری اسلامی در این لحاظت بحرانی کشور، تنها راه گشا برای بقای حکومت مطلقهٔ فقیه میداند تا بار دیگر با مظلوم نمایی و تظاهر به اینکه کشور مورد تجاوز خارجیها و بیگانگان قرار گرفته، دفاع از خاک ایران را بر علیه " تجاوز بیگانگان" که وظیفه هر ایرانیست بر صدای آزادیخواهیهای مدنی، فرهنگی و سیاسی هر ایرانی ارجحیت بخشد و اینگونه خواهد بود که صدای اعتراضی مردم ایران برای دههها دوباره ساکت و خاموش خواهد گشت.
همان گونه که در دو سال نخست بعد از شورش ۵۷ و تشکیل این حکومت منحوس، زنان آزاده ایرانی به پا خواسته بودند تا به طرح حجاب اجباری شکایت کنند و مردمان بیشماری در تظاهراتی انزجار خود را نسبت به جنایات خمینی و کشتار بازماندگان رژیم سابق و سیاستهای مملو از توحش این نظام اعلام میکردند، این رژیم با توسّل به روحیه جنگ طلب خویش، این صدای اعتراضی را برای سه دهه خاموش کرد. این را همهگان میدانیم که اگر جنگ میان ایران و عراق صورت نمیگرفت، این حکومت در ایران ما جایی برای عرض اندام نمیداشت . با جان باختن بخش آزموده و مجرب جوان که در حکومت پیشین پرورش یافته بودند، که بعدها مردم آن را پاکسازی خمینی از نسل پیشین نامیدند، و آواره شدن بسیاری از ایرانیان و بحرانی گشتن وضعیت اقتصادی به خاطر هزینههای هنگفت این جنگ بی ثمر، دیگر کسی تمایلی به بردن کشور به یک شرایط تغییر رژیم دیگر نبود و اینگونه بود که مردم ایران برای سه دهه توان اعتراض را نداشتند.
جمهوری اسلامی، که راه فراری جز جنگ طلبی نداشت، صدای مخالفان خود را در آنروز ها، با پخش تئاتر جنگ و عشق به شهید پروری و حتی فرستادن کودکان ۱۲ -۱۳ ساله به خط مقدم جبههٔهای " حق علیه باطل" برای همیشه خاموش کرد و تا سالیان سال با پخش این تصاویر دردناک از صدا و سیمای جمهوری اسلامی موجبات افسردگی و سرخوردگی ملت همیشه شاد زی ایران را پدید آورد.
شاید رضا پهلوی آن روزها در ایران نبود، ولی خرد و دانش سیاسی او به او این امکان را میدهد تا عواقب ناگزیر جنگ را خوب لمس کند و امروز به من و شما هشداری جدی دهد. رضا پهلوی همچون گذشته همبستگی میان ایرانیان و اجرای نافرمانیهای مدنی را تنها راهگشای مشروع با کمترین هزینه برای نابودی این رژیم سفاک و ضدّ ایرانی به دست خود ایرانی میداند.
در اثبات سخنان رضا پهلوی، لازم میدانم که یاد آور شوم، که صدام حسین با وجود حملاتی که ایران به زیر ساختهای صنعتی آن کشور کرده بود برای سالیان سال دوباره بر مردم خود سلطه کرد و لزوماً جنگ دچار سقوط رژیمی نمیشود، اگرچه که تسهیلات نظامی و صنعتی آن کشور نابود گردد.
در آخر آنچه را که همیشه از هراس داشتم که روزی جمهوری اسلامی با مردم خود کند تا بقای بیشتری داشته باشد با شما هم میهنان در میان خواهم گذشت.
با این فرض که حمله به ایران تنها برای نابودی تاسیسات اتمی ایران در نظر گرفته شده باشد و در دستور این حملات از سوی نیروی حمله کننده، تمامی شهرها و مناطق مسکونی اکیداً جزو بخش ممنوعه این حملات اعلام شده باشند، جمهوری اسلامی آنقدر خبیث و ضدّ ایرانی میباشد که حاضر به بمب باران مردم خود به نام نیروهای خارجی میباشد تا بذر نفرت حمله دولتهای خارجی را در دل تمام ایرانیان بکارد. این همان ترفندیست که در روزهای داغ ۵۷، دو تروریست لبنانی که به ایران سفر کرده بودند، برای ایجاد تنفر در دل مردم نسبت به شاه اتخاذ کردند. با شلیک این دو تروریست از میان انبوه مردم به سمت ارتش شاهنشاهی و ایجاد شرایطی برای مجبور کردن ارتش به تیر اندازی به سمت مردم که همگی از این دسیسه بیخبر بودند، نهایتاً موجب کشته شدن ۵۷ شهروند ایرانی و ۹ سرباز ارتشی شدند و از همه بد تر شاه را مسول چنین فاجعهای خوانند.
امروز من به عنوان یک ایرانی که خواهان برقراری دموکراسی و ایجاد یک حکومت سکولار در ایران هستم، به تمامی اپوزیسیونها و گروههای سیاسی که برای آزادی ایران و برقراری یک حکومت سکولار و دمکرات در تلاش و تکاپو هستند، دست دوستی دراز میکنم تا با همبستگی تنگاتنگ میان ما و شما ایرانمان را از این شرایط بحرانی نجات دهیم. بیائید تا پیش از اینکه کشورمان به نابودی کامل دچار شده و شرایطی چون عراق و افغانستان نسیب ایران نشده است، از خود خواهیهای سیاسی خود گذر کنیم و همان گونه که رضا پهلوی حق رای هر ایرانی را در فردای روز آزادی ایران محفوظ میداند، نگران سلیقه سیاسی خود نباشیم و در این لحظات برای نجات ایران در کنار هم، شانه به شانه با حمایت از آرمانهای رضا پهلوی که تنها رسالت خود را آزادی ایران و برقراری یک رفراندوم و انتخابات آزاد میداند و تا این لحظه به هیچ پست و مقامی نیندیشیده، با او همکاری کنیم.
زنده باد ایران
پیام آرین
پیام آرین