برایِ دیدنِ تارنمایِ شورایِ ملی‌ ایران و حمایت از منشورِ پیشنهادی در صورتِ تمایل، خواهشاً رویِ تصویرِ بالا کلیک کنید

۱۳۹۲ خرداد ۲۵, شنبه

نظام حاکم، آزادیخواهان را کیش و مات کرد - رای دهندگان مهره های سرباز رژیم در این بازی شطرنج بودند.

بطور خلاصه برداشت خودم رو از روند و نتیجه انتصابات ریاست جمهوری ۹۲ بیان میکنم:

با کاهش مقبولیت نظام و مخدوش شدن نقش خامنه ای به عنوان رهبر بیطرف وتاثیر  افتضاحات دولت هشت ساله محمود احمدی نژاد بر بدنه نظام در طی چهار سال گذشته و سیاست های غلط رهبری درطی این دوران، تئوریسین های نظام به این فکر افتادند تا با استفاده از سوپاپ اطمینان همیشگی رژیم یعنی اصلاح طلبان به نجات این نظام بروند اما بطوری که شکست سیاست های نظام به پای کل حکومت نوشته نشود و این دولت احمدی نژاد باشد که محکوم شود و شکست نظام در سیاست های افراطی با برکناری احمدی نژاد نیز مدفون گردد! و اینگونه است که نظام عمر دوباره ای به دست میگیرد. خوب شاید بگویید اینکه واضح هست. اما یکی از فاکتور های لازم برای این تغیر و تحول حضور مردم در پای صندوق های رای بود تا جهوری اسلامی آنرا به نفع خود در اثبات مشروعیت نظام برای مقابله با غرب و شرق بکار بگیرد.

اما چطور ؟! چطور میتوانست مردم را دوباره و با وجود به بی اعتمادی مردم که ناشی از دوران اسفبار پس از انتخابات ۸۸ بود به پای صندوق های رای بکشد؟!! اینجا بود که علم روانشناسی بکار گرفته میشود تا چگونه درصدی از مردم ساده پندار ترغیب و تحریک به شرکت و بازی گرفته شدن در این نمایش از پیش نوشته شده، شوند ! از همه ارکان نظام برای حفظ نظام استفاده میشود، از جمله اصلاح طلبان و آنها که به کنار رانده شده بودند (هاشمی رفسنجانی ). این پر واضح است که بدون جمهوری اسلامی ، اصلاح طلبان حکومتی و ملایان جایی نزد اکثریت مردم ایران نخواهند داشت! اینجا بود که بایستی پلیتیک زده میشد ! از هاشمی رفسنجانی خواسته شد که خودش را کاندیدا کند و با هماهنگی قبلی وی رد صلاحیت شد. برای مظلوم نمایی واکنشی نشان نداد ! تعداد اصولگراها در میان هشت کاندیده ها شش به دو تعیین شد تا نگرانی برای مردم و کشور های خواهان تغیر در سیاست های ایران بوجود بیاید! بر دوش حسن روحانی این وظیفه گماشته شده تا حرف های تابو و ممنوعه ای که در چهار سال گذشته زدن آنها مورد برخورد شدید حکومتیان قرار میگرفت گفته شود! از جلیلی خواسته شد تا نمک و فلفل آینده بازگشت اصولگرایان را چنان زیاد کند که آنها که عزمشان برای تحریم انتصابات جزم نیست هول کنند و از میان این همه شارلاتان به آن کسی که معتدل تر هست رای دهند و چنین شد که درکمتر از یک شب بسیاری بنفش شدند و تصویر روحانی بالا برده شد ! دوباره مردم از همه چیز بیخبر به پای صندوق ها هجوم بردند تا جمهوری اسلامی از این صحنه ها به عنوان حماسه سازی سیاسی و علاقه مردم به نظام جمهوری اسلامی بهره بگیرد! از اتاق فکر این نظام که بهترین تئوریسین های روس و انگلیسی پشت آن نشسته اند نبایستی غافل ماند.

اما از اینجا به بعد چه خواهد شد؟! فکر میکنم مقداری از آزادی های سطحی دوران خاتمی داده خواهد شد. رژیم تسلیم برخی از پیشنهاد های ۵+۱ خواهد شد و در نتیجه  مقداری از تحریم ها کم خواهد شد! موسوی و کروبی از حصر در خواهند آمد! امکان آزادی برخی از زندانیان هم وجود دارد ( به عقیده من )


اما آنچه نخواهد شد:
چپاول سرمایه های ایران متوقف نخواهد شد!
قانون سنگسار و اعدام حذف نخواهد شد!

برابری میان زن و مرد برقرار نخواهد شد! 
سرمایه ملی بطور مساوی در کشور و میان اقوام توزیع نخواهد شد!
اسلامی سازی دانشگاه ها و کتب درسی متوقف نخواهد شد!
به ایرانیت و فرهنگ ایران ارج گذاشته نخواهد شد! 
کمک های مالی بی اندازه جمهوری اسلامی به گروهک های تروریستی و کشورهای مسلمان متوقف نخواهد شد! 
اقتصاد ایران پویا نخواهد شد! 
تولید و صنعت ایران پیشرفت نخواهد کرد!
به مناطق جنگ زده رسیدگی نخواهد شد! 
کودکان کار تعدادشان کم نخواهد شد! 
فقر و فحشا هم کم نخواهد شد! 
بهداشت و نیاز های پزشکی کشور برآورده نخواهد شد! 
به مردم روستا نشین رسیدگی نخواهد شد!
و خیلی از کاستی های دیگر حل نخواهد شد ، چون این رژیم هرگز پتانسیل چنین مسوولیتی را از روز نخست نداشته است.


در کل اگر عمر حکومت جمهوری اسلامی را یک بازی مار و پله تصور کنیم، هم اکنون نظام با تاسی که انداخته شد از بخش دهان مار به چند خانه پایین تر یعنی دوران  خاتمی و یا رفسنجانی عقب گرد خواهد داشت! همان آش و همان
 کاسه! این مردم هم دوباره بازیچه این رژیم شدند. اما چیزی که مرا سخت می آزارد شعار ها و هورا هایی هست که رای دهندگان برای یک آخوند سر میدادند ! پس از گذشت ۳۴ سال از عمر این نظام ، چطور هنوز گروهی میتوانند قبول کنند که یک آخوند ریس جمهور کشورشان باشد !؟ آیا لیاقت مردم ما چنین حاکمانی هست ؟! از میان ایرانیان نابغه آیا اینها بایستی بر مسند قدرت بنشینند؟! آیا مردمی که از چهره های منتخب این رژیم حمایت میکنند حتی اگر بحث انتخاب میان بد و بد تر هم باشد، به این فکر نمیکنند که چطور میتوانند در جهان سرشان را بالا بگیرند و بگویند که یک آخوند نماینده مردم کشور من هست ؟!!

پیام آرین