برایِ دیدنِ تارنمایِ شورایِ ملی‌ ایران و حمایت از منشورِ پیشنهادی در صورتِ تمایل، خواهشاً رویِ تصویرِ بالا کلیک کنید

۱۳۹۰ دی ۲۰, سه‌شنبه

واقعا که شرم آواره!


امروز بعد از اینکه خبر نگران کننده محکوم کردن امیر حکمتی به اعدام توسط جمهوری اسلامی به این اتهام دروغی و مضحکی که برای آمریکا جاسوسی میکرده رو خوندم، به این فکر فرو رفتم که انگار نه انگار که این حکومت ضدّ انسانی‌ و ضدّ ایرانی‌ داره مردم بی‌ گناه کشورمون رو روزانه به حکم ضدّ بشری اعدام محکوم میکنه و دسته دسته مردم رو در خفا به پای جوخه‌های اعدام میفرسته! گویا همه به خواب عمیقی فرو رفتیم و جمهوری اسلامی همه ما رو تا حدی هیپنوتیزم کرده که بی‌ تفاوت باشیم و یا فقط تو دلمون واسشون غصه بخوریم و در تنهائی‌ گریه کنیم ولی‌ دریغ از اینکه از چاره‌ای که پیش رومون گذاشته شده بهره برداری کنیم، دست یاری به هم و کسانی بدیم که اولویت براشون نجات زندانیا‌ن سیاسی و عقیدتی‌ و در نتیجه نجات کشورمون از دست این آخوند‌های ایران ستیز هست.  


البته هستند افرادی که به حالت انفرادی و فقط در حوزه هم فکران سیاسی خودشون دوست دارند فعالیت کنند. البته میدونیم که اگر با هم متحد باشیم و اختلاف نظر سیاسیمون رو در مورد شکل نظام آینده و یا قهرمان سیاسیمون به کنار بگذاریم، این رژیم حتما سقوط خواهد کرد. اما هنوز خیلی‌ هامون اینقدر خود خواه و دگم هستیم که اگر کسی‌ برای همبسته کردن تمام مخالفان و بر اندازان جمهوری اسلامی پا به میدان گذاشت، چون سمبل شکل حکومتی هست که هرچند ماهیت آن همان دمکرات و سکولار است ولی‌ چون جمهوری نیست، فورا جبهه‌ٔ میگیریم و کاملا فراموش می‌کنیم که دشمن اصلی‌ ما ولایت مطلقه فقیه و عوامل جمهوری اسلامی هستند که در لیست پلیس بین‌الملل به عنوان جنایت کار نامشون ثبت شده و بی‌ درنگ بگونه‌ای  واکنش نشون میدیم که عرصهٔ رو بر این شخص و حامیانش جوری تنگ کنیم که یک وقت در فردای انتخابت آزاد ایران، این دسته از استقبال گسترده برای به دست گرفتن زمامدری کشور برخوردار نشوند!


 یکی‌ از مبانی اصلی‌ حکومت دمکرات ، امکان فعالیت و شرکت همه اقشار جامعه در آن هست و اگر شخصی‌ از حکومت دمکرات صحبت میکنه، چه جمهوری و چه مشروطه باید این رو بدونه که حکومت دمکراتیک فردای ایران، برای همه ایرانیان،  فضای فعالیت و پیشرفت و سهیم بودن در ترقی‌ ایران هست و نه تنها یک شخص خاص. شما یی که مدام از دموکراسی دم میزنی، چطور هست که امروز تلاشت خفه و ایزوله کردن هموطنی هست که تنها به شکل متفاوتی از یک نظام سکولار و دمکرات اعتقاد داره که عملکرد آن در کلّ یکی‌ هست با اون چیزی که خودت هم مدّ نظرت هست و فقط لباس متفاوتی بر تن داره که از شکوه و صلابت بیشتری برخوردار هست و با فرهنگ و پیشینه تاریخی‌ کهن ایران بیشتر همسویی داره. این رفتار شما با اصول دموکراسی مغایرت داره و بلکه باور دگراندیشان شاید کارایی بالاتری هم داشته باشه و در یکپارچه نگاه داشتن کشورمون ، نقش خوبی‌ بازی کنه. این صحبت من تبلیغ از یک نظام با فرم خاصی‌ نیست. حقیقتاً که ماهیت نظام مهم هست و نه شکل آن، ولی‌ آیا با این جبهه‌ٔ گیری ها، ما راه به کدوم ماهیت خواهیم برد؟! 

حالا برخی‌ از ایرانی‌‌ها بجای اینکه نوک پیکان مبارزاتشون رو همگی به سمت جمهوری اسلامی نشانه بگیرند، شروع به حمله به یکدیگر میکنند و فضاحت این کار به جائی‌ می‌کشه که نشریه کیهان حسین بازجو در مقاله ای، به ریش ملت رنجور ایران میخنده و با وقاحت تمام میگه که ضدّ انقلاب به جون هم افتادند! واقعا که جای تأسف داره. هدف اصلیمون داره از یادمون میره. 


همه مخلفان جمهوری اسلامی، از جنایت‌های ۳۳ ساله جمهوری اسلامی انزجار دارند و همگی ما هم از نظامی حمایت می‌کنیم که سکولار و دمکراتیک باشه و آرزو داریم که کشورمون به آزادی برسه و در اون دیگه کسی‌ برای ابراز عقیدش، سرزنش، زندانی و شکنجه نشود. با اعدام مخالف هستیم و بر لزوم وجود آزادی مطبوعات، آزادی در انتخاب مذهب، آزادی برای انتخاب نوع پوشک، آزادی برای اقلیت‌های جنسی‌ و خیلی‌ موارد دیگر با هم تفاهم داریم. تنها اختلاف نظر ما میمونه سر شکل نظام آینده. اما زیر مجموعه‌ها و باطن نظامی که مدّ نظر همه ما هست یکی‌ هست و کسی‌ دیگر به دنبال یک انقلاب اسلامی دیگر در ایران نیست! اگر هم کسی‌ چنین پیشنهادی داشته باشد، دیگر اکثریت مردم ایران چه مذهبی‌ و غیر مذهبی‌ خواستار بقای حکومتی بر اساس اعتقادات مذهبی‌ و نفوذ گفته‌های ادیان گوناگون در حکومت آینده ایران نیستند. ( این که خیلی‌ واضح هست)



اما شوربختانه، افرادی به جای تشویق و ترغیب همه‌گان برای یکی‌ شدن و متحد شدن با دیگر ایرانیان، سدّ راه میشوند و آزادیخواهان رو دست نشانده و خائن می‌نامند و یا از مسائل تاریخی‌ متعلق به ۷۰ سال پیش حرف میزنند و از گنجه اتاقشان، عکس ها، نامه‌ها و اسناد و مدارک زیر خاکی متعلق به دوران مصدق را به رخ ملت ایران میکشند و سعی‌ در ایجاد تنش و نفاق میان ایرانیان آزادی خواه دارند.

من جوانی که بعد از انقلاب ننگین ۱۳۵۷ متولّد شدم، امروز تنها دغدغه ام، نجات یافتن ایران و هم میهنانم از دست این جانیان و چپاول گران است و اصلا به این دعوا‌ها و اختلاف نظر‌ها در مورد اینکه ۲۸ مرداد آیا کودتا بود و یا نبودکاری ندارم. این را تنها میدانم که برای روشن شدن حقیقت‌های تاریخی‌، نخست کشورمان را باید آزاد کنیم تا به آزادی بیان برسیم و آنوقت تاریخ نویسان در کمال اسودگی‌ خاطر به تهذیب و ثبت وقایع درست تاریخی‌ بپردازند. امروزه نسخهٔ‌های گوناگونی از رویداد‌های تاریخی‌ داریم که هر کسی‌ طبق سلیقه و منفعت جهت سیاسی خویش آنرا می‌خواند و برای دیگران تعریف و تحمیل می‌کند، اما این مشکل امروز ما نیست. امروز باید شخصیت هایی که قدمی‌ برای آزادی ایران بر می‌دارند را بر اساس کارنامه شخصی‌ خودشان و نه پدرانشان شناخت.



امروز اگر قصدمان آزادی ایران هست، نباید بر اساس نام کسی‌، بینش او را سنجید. مطمئن باشید که اگر به این رویه ادامه دهیم و خود جمهوری اسلامی هم بر فرض مثال هم بلکل استعفا بدهد و ایران و تمام امور سیاسی‌اش را یکجا تحویل تمامی‌ گروه‌های اپوزیسیون بدهد، باز هم ما کار به جایی نخواهیم برد، زیرا که مشکل عدم وجود سازگار پذیری با دیگران، در تک تک ما ایرانی‌‌ها می‌باشد. باید دست از متهم کردن، برچسب زدن، ایزوله کردن و دروغ پراکنی برای یک دیگر برداریم. باید صبر خود را برای شنیدن صدای مخالف از همین حالا بالا ببریم.

 فکر کنید که در فردای ایران آزاد، یک حزب‌اللهی شاید به شرایط آینده تعصب نشان دهد. آیا هیچ به این فکر کرده ییم که چگونه و به چه نحو پاسخ او را خواهیم داد؟! حتما دیگر نمیتوانیم حتی به این دسته از اقلیت هم بگوییم که خفه باشید و شما حق حرف زدن ندارید. حتی با وجود اینکه ۳۳ سال رژیم منتخب آنها ایران رو به نابودی برده است. اما باید شرایطی را برای همان دسته فراهم کرد که تمام مردم صدای آنها را بشنوند و اگر کسی‌ قرار باشد که آنها را قبول یا رد کند، خرد جمعی تمام مردم ایران باشد و نه فقط سیاست دولت بخت. دموکراسی نیاز به صبر و بردباری بسیار دارد، وضعیتی که در محیط بالاترین میبینم، تنها نوید از ضعف ما ایرانیان در درک مبانی اولیه دموکراسی دارد.

آخه کجای دنیا دیدید که مردم کشوری شدیدا تحت فشار ظلم و ستم و خفقان از هر گونه توسط یک حکومت وحشتناکی چون جمهوری اسلامی باشند و به جای اتحاد داشتن، با همدیگر میجنگند، چون گروهی جمهوری خواه و گروهی هواداران مشروطه هستند؟!! عوامل حکومت فاشیستی ولایت مطلقه فقیه الان احتمالا دارند جشن میگیرند  از دیدن این جنگ میان خودی‌ها و به چپاول کردن‌ها و جنایت ها، هر روز بیشتر و با خیالی راحت تّر ادامه میدهند، همه ماها باید شرم کنیم از این طرز برخورد با دیگر هموطنی که هدف او هم آزادی ایران هست. 

با سپاس از شما هموطن برای خواندن درد و دل یک هموطن از نسل سوخته.