برایِ دیدنِ تارنمایِ شورایِ ملی‌ ایران و حمایت از منشورِ پیشنهادی در صورتِ تمایل، خواهشاً رویِ تصویرِ بالا کلیک کنید

۱۳۹۰ اسفند ۲۲, دوشنبه

شا_آریامهر خطاب به امید جمشیدی





شا_آریامهر خطاب به امید جمشیدی



آقای امید جمشیدی که نمیدانم که هستید و از کدام گوشه جهان سر بر آوردید ولی از آنجاییکه مطالب کذبی را بطور عمومی خطاب به شاهزاده رضا پهلوی مطرح کردید، لازم میدانم سخنان شما را یک به یک تحلیل کنم و عدم صحت مطالب فوق را در کمال وضوح، به اثبات برسانم.

در بخش نخستین سخنان خود طرفداران شاهزاده را بت پرست خطاب کردید و گفتید من با بت پرستی مخالفم و تا زمانیکه مردم!! نفهمند باید دنبال کار گروهی باشند، همان بهتر آخوند ها در این کشور حکومت کنند!

آقای امید جمشیدی؛ شما به تناقض موجود در گفتارتان آگاه نیستید یا مردم ایران را آنقدر باریک بین نمیبینید که تناقض فاحش را به رخ شما بکشند؟؟ تنها شما نیستید که با بت پرستی مخالفید ولی اگر عده ای بخواهند بت پرستی کنند ، انتخاب شخصی ایشان است و من و شما داروغه نیستیم تا در مقام قضاوت بر آییم..حال اگر گروهی از مردم همه با هم بخواهند بت پرستی کنند دارند کار گروهی میکنند و نه کار فردی!! در این میان شما چکاره هستید که تعیین میکنید بهتر است آخوند ها حکومت کنند؟؟ شما چگونه به این صلاحدید ملی رسیدید و چه مقامی دارید که برای ملتی که بدنبال چیزی است، صلاح بدانید یا ندانید؟؟ اگر شما به دنبال دلیلی برای اعلام ارجحیت شخصی شما به حکومت آخوند ها هستید، آن را صریحا و نه در لفافه بیان کنید!

در بخش دوم شما خطاب به شاهزاده گفتید که مدیر لایقی نیستید چون نتوانستید مانع از خود کشی خواهر و برادرتان شوید و با این تفسیر جوان های ما را که دچار افسردگی و مشگلات ملی هستند چگونه میخواهید مدیریت کنید!

آقای امید جمشیدی، شما فراموش کردید که شاهزاده رضا پهلوی صحبت از تشکیل یک اپوزیسیون میکنند برای بر اندازی رژیم و بارها و بارها تاکید کردند که نه اصراری برای رهبری این تشکیلات دارند و نه اصراری برای رهبری کشور، مگر آنکه ملت ایشان را به عنوان رهبر بخواهد..اگر ملتی شخصی را برای رهبری انتخاب کند، عقلا و منطقا چیزی و بلکه چیز ها و فاکتور های رهبری بسیاری در این شخص دیده است، به ویژه با توجه به شرایط کنونی و گستردگی بستر اطلاعات که به هیچ عنوان با فاجعه سال ۵۷ قابل قیاس نیست..پس شما در این میان چه نقشی دارید و چه مقامی دارید که انتخاب یک ملت را به زیر سوال ببرید؟ نکته دیگر آنکه در کجای دنیا برادری مسئول خود کشی یا مرگ برادر و خواهران شناخته میشود؟ شما اینگونه که بر میاید با انتخاب های آزادانه و آگاهانه افراد بالغ، در هر شرایطی مخالفید پس چگونه است که به خود اجازه دادید انتخاب کنید بیایید و در چنین پیامی، مسائلی بدیهی را زیر سوال ببرید؟ آیا دیگری هم باید با این انتخاب شما مخالفت کند؟

مطلب دیگری که در بخش ۲ مطرح کردید این بود: "شما(منظور شاهزاده رضا پهلوی) فرصت طلب هستید چون ۳۰ سال سکوت کردید و پرونده سفیدی دارید و سازمان مجاهدین خلق را به شما ترجیح میدهم چون خیلی کارهای خوب کرده ولی اشتباهاتی هم داشته ..آقای موسوی کار کرده است ، هرچند باید برای همکاری با رژیم محاکمه شود ولی ایستادگی کرده اند در عوض شما یک دفعه وارد صحنه شدید!"

آقای جمشیدی شما از کجا به ناگهان وارد صحنه شدید و آیا منظور از صحنه این فایل صوتی است که اکنون شاهد آن هستیم؟؟ آیا این صحنه شماست؟ اینکه صحنه نیست و اگر این را صحنه میدانید ما چندین میلیون نفر ایرانی هر روز در خانه هایمان مشغول انجام صحنه های سیاسی!! هستیم و بسیار هم فعالیت میکنیم چه بسا بیشتراز شما..ولی اگر اصرار دارید فایل صوتی خود را صحنه سیاسی بنامید، پس شما تا امروز کجا تشریف داشتید؟؟ ما که نه شما را میشناسیم و نه تاکنون هرگز نامی از شما شنیده ایم و نه کوچکترین نشانی از شما در جایی مطرح شده است و اگر این ویدئو نمایشی خود را راهی برای مطرح شدن دانستید آفرین بر شما چون همانطور که میبینید من که شما را نمیشناسم در حال مخاطب قرار دادن شما هستم ولی موضوع به همین جا ختم نمیشود..چرا که افراد بسیاری در طول تاریخ با انجام بازی و مانورهای ناشی از خرد باختگی، خود را مضحکه خاص و عام کرده اند و شما نیز بی شک از گزند جستارهای بی سر و ته خود در امان نخواهید بود..چرا که شما تا همینجا که هنوز به دقیقه سوم هم نرسیده اید، یک بار بودن جمهوری آخوندی را بر اراده ملت ترجیح دادید و یک بار مجاهدین خلق را..میتوانیم بدانیم کارهای بسیار خوبی که مجاهدین خلق در این ۳۰ سال انجام دادند کدام هستند که شامل حال لطف شما میشوند؟؟ آیا منظورتان همکاری ایشان با صدام بر علیه ارتش ایران و کشتن هموطنان در جنگ نیست؟؟ آقای موسوی چطور؟ تناقضات شما پایانی ندارد؟ اگر ایشان باید محاکمه بشوند به دلیل همکاری در قتل عام های سال ۶۰ و هزاران مسائل دیگر،پس معنای ایستادگی ایشان چیست؟ و گر ایستاده اند کجا ایستاده اند که ما ایشان را نه در داخل و نه در خارج و نه در زندان میبینیم و اگر ایستاده بودند چرا جنبش بدون هدف رها شد؟ ایشان که اگر هم تشریف میداشتند، همانطور که بارها اشاره کردند ما را به سرای آرمان های امام راحل میبردند! حال که با سستی ایشان و هدف اشتباه ایشان ، تمامی توجه ها به یکباره به شاهزاده متمایل شد، شما باز هم علاقه شخصیتان با انتخاب ملت در تداخل است؟



شما معترضید چرا صدای شمای جوان از جایی پخش نمیشود ولی شاهزاده به ناگهان هر کاری میکنند از طریق تمام رسانه ها پخش میشود! و شخصیت های سیاسی مطرحی داریم که آنان نیز صدایشان پخش نمیشود..



دوست عزیزتصور من این است که شما تا حدی دچار توهم شده اید و در مقام مقایسه مواردی بر می آیید که شان مقایسه ندارند..ببینید قانون منطق میگوید که اساسا ۲ چیز همسنگ و هم تراز را مقایسه میتوان کرد..برای مثال من نمیتوانم یک درخت سرو را با مثلا با مشتی ارزن قیاس کنم چون طبیعت درخت با طبیعت ارزن فرق دارد..حال شما چگونه میخواهید شخصی بی نام و نشانی را که کوچکترین اثر مهمی درعرصه سیاست جهانی و حتی کشوری یا شهری! نداشته است را با کسیکه آوازه و شهرت جهانی دارد و از او با خوشنامی و سوابقی روشن یاد میشود مقایسه کنید؟؟ این از نظر عقلی دچار اشگال است. گذشته از این موضوع، مگر در سال ۸۸، صدای ما به گوش جهانیان نرسید و از تمام رادیو تلویزیون های بین المملی پخش نشد؟ حال اگر ملت ایران جویای اخبار مربوط به شاهزاده رضا پهلویست و به دنبال آن میگردد، شما اینجا هم با خواست ملت مخالفت دارید و برایتان مشکوک! جلوه می نماید؟ آیا اگر این رادیو ها میخواستند حمایتی خاص و بگونه ای که شما میخواهید جلوه دهید انجام دهند ، قادر نبودند طی ۳۳ سال گذشته اینکار را انجام دهند و تا امروز در خواب بودند یا امروز این ملت است که این اخبار را تقاضا میکند و در سابق نمیکرد؟

شخصیت های سیاسی هم که اشاره کردید که صدایشان را کسی نمیشنود، اگر منظورتان آقای گنجی و سازگارا و نوری زاده و کدیور و خانم مهرانگیز کار و فاطمه کروبی و و و است که به اندازه کافی تریبون در اختیار دارند و گله ای هم تا امروز نکردند مگر اینکه شما از جانب ایشان هم گله کنید و مخالف گله نکردن ایشان هم باشید..



در قسمت بعدی که متاسفانه در قسمت بندی صحبت هاتان هم مانند مضمون آن ، دچار انسجام فکری نبودید و فقط قسمت اول و دوم داشتید، گفتید که شاهزاده در این ۳۳ سال از هیچ گروه سیاسی حمایت نکرده و امروز انتظار دارد او را حمایت کنند و بهمن دلیل ایشان را خود خواه و فرصت طلب خواندید..از شما میپرسم؛۱- گروه های سیاسی مطرح در این ۳۳ سال چه بودند و منظور شما کیست؟ ۲-در کجای صحبت های شاهزاده تا امروز تقاضای حمایت شده که ما هرگز نشنیدیم..آیا هرگز در حرفهای شاهزاده چیزی غیر از حمایت ایشان از اپوزیسیون از مجاهدین گرفته تا چپ گرایان و حتی سبز ها، چیز دیگری دیدید و شنیدید؟ آیا هرگز جز اتحاد گروه های مختلف برای تشکیل یک کنگره ملی و نه حمایت از شخص ایشان چیزی شنیدید؟ اگر شنیده اید مطرح کنید تا ملت هم بدانند ولی آقای جمشیدی من به شما که در آغاز کوره راه کار سیاسی هستید پیشنهاد میکنم مطالب را بطور کامل و با دقت کافی مطالعه کنید تا دچار اشتباهاتی از این دست نشوید چرا که دنیای سیاست دنیایی بس خشن و بی رحم است و چنین اشتباهات به ظاهر ساده در صحنه سیاست، به هیچ عنوان بخشودنی نیستند.



اگر شما مسأله شکایت ایشان را از خامنه ای را مطرح میکنید و میگویید چرا ایشان بجای طرح شکایتی مستقل از کسانیکه قبلا میخواستند اینکار را بکنند حمایت نکردند..آقای جمشیدی، من تصمیم به کاری میگیرم که ممکن است در همان لحظه کسان دیگری هم به نوبه خود تصمیم به همان کار بگیرند، ولی تا هر کدام از ما کار مذکور را بطور منسجم، به مرحله اجرا در نیاوریم نمیتوان از آن بعنوان کاری سیاسی نام برد و اگر من به هر دلیلی در میانه راه متوقف شوم، دیگری به کار خود ادامه خواهد داد و توقف یک شخص و گروه به منزله اجبار سایرین در توقف نبوده و پیشروی کسی هم به مفهوم سکوت دیگران نیست..پس همانطور که ضرب المثل قدیمی پارسی میگوید، کار را که کرد آنکه تمام کرد..بنابر این اگر من در میانه راه ماندم و به طریق خود عمل نمودم، آنکه به مقصد رسید، رسیده است. اگر هم کسی اعتراض دارد خودش مطرح کند شما که وکیل وصی کسی نیستید .بعلاوه اینکه شما باید از نتیجه کار خوشحال باشید نه از مراحل مقدماتی که البته اگر تلاشی بوده، آنقدر مستمر نبوده که به نقطه مطرح شدن برسد ولی با همه این تفاسیرمهم یک چیز بوده و آن هم شکایت از خامنه ای بوده و اینکه چه کسی اینکار را انجام داده، از کوچکترین درجه اهمیتی برخوردار نمیباشد و این دقیقا نکته ایست که شما از قلم انداخته اید..

در قسمت بعدی شاهزاده را به فرعون بودن و خود را خدا پنداشتن متهم کردید چون طبق گفته شما خبر نگاران ایرانی به ایشان دست رسی ندارند..در اینجا از شما میپرسم، آیا شما مصاحبه خانم معصومه علی نژاد را با شاهزاده دیدید؟ مصاحبه فرشاد محمدی.را چطور؟ مصاحبه. نیک آهنگ.را چطور؟ و اگر ندیده اید و در خواب بودید پس با چه مجوزی ایشان را به این دلیل فرعون مینامید؟؟ شما ایشان را فرعون مینامید یا ایشان خودشان را فرعون تصور میکنند؟ چرا دید شخصی خود را در دهان شخص دیگر میگذارید؟؟ آیا مطرح نبودن شما به عنوان یک چهره سیاسی در این حد به شما صدمه وارد کرده که شما ایشان را خارج از دسترس میبینید؟ آیا شما نمیتوانستید به جای تهیه این کلیپ که در واقع خودتان با خودتان صحبت میکنید، به یکی از تلویزیون های مطرح زنگ بزنید یا مثلا با خسرو فروهر صحبت کنید که لاقل پاسخ شما را بدهد؟ و گر به دلیل اینکه گفته های شما از نوع مغز باختگیست و در نهایت بیفکری و بی اطلائی ابراز شده، قدرت پاسخ گویی ندارید، شاهزاده را به گوش شنوا نداشتن متهم میکنید؟؟ حال که متکلم وحده هستید مردم گوش شنوا دارند؟ اگر دارند پس من و امثال اینجا چه میکنم که شما را به چالش میکشیم ؟

در بخش بعدی ایشان (منظور شاهزاده است) را متهم به زدن حرفهای قشنگ و هیچ انجام ندادن میکنید...حال میگویم پس پدر آمرزیده، شما اینجا چه میکنید و حرف حسابت چیست اگر با کسی طرف هستی که هیچ نکرده..با هیچ که مخالفت نمیکنند..

در مورد حمله طرفداران ایشان، شاهزاده بارها و بارها مخالفت خود را با اینگونه ادبیات اعلام داشته و برایت خود را از اینگونه برخورد ها آشکارا اعلام داشته ولی در اینجا من صادقانه به شما میگویم که آقای جمشیدی، با وجود اینکه متکلم وحده هستید و کسی در مقابل شما برای جوابگویی قرار ندارد، لحن شما مرا کاملا بیاد صحبت کردن نیروی انتظامی رژیم در زندان می اندازد. انواع و اقسام نسبت هارا هم به شاهزاده دادید حال اگر کسی را در مقابل خود داشتید، شنیدن لحن و ادبیات شما حتما دیدنی بود البته نه برای من ولی برای اهل بیت خود شما..

شما در قسمت بعد که بیشک یکی از جالبترین قسمتها برای برداشتهای من از شما بود ،۱-به مبلغ ۶۲ میلیون دلاریکه به شاهزاده به ارث رسیده صحبت کردید که البته هدفتان پر رنگ کردن این مبلغ بود و نه چیز دیگر،در حالیکه شاهزاده بار ها و بارها به این موضوع اشاره کرده و شما خوب میدانید که اگر این پول را ایشان نداشتند، شما هم نداشتید و تا کنون این پول هم در کنار ۳۰۰ میلیاردهای دیگر بود و دردی از درد شما دوا نمیکرد ولی در مورد ۳۰ سال سابقه سیاسی خود، که حتی چهره شما به سی سال هم نمیرسد چطور سابقه سیاسیتان به ۳۰ رسیده است..جزو عجایبی است که هر آن بیشتر از شما ساطع میشود.

در بخش بعدی، اشاره کردید که در سالگرد ۱۸ تیر در پی تماس تلفنی با دفتر شاهزاده: "تماس تلفنی که با دفتر شما حاصل شد، گفته شد شما در سفر هستید " !۱- مشخص نکردید چه کسی این تماس را گرفته..آیا خود شما تماس گرفتید یا شخص دیگر که بسیار مبهم است و هیچ اثباتی ندارد و هر کسی میتواند هر تماسی را مدعی شود. حال اگر فرض گیریم که شما تماسی داشته اید،۱- شما در آغاز صحبت خود ادعا کردید هیچکس نمیتواند با دفتر شاهزاده تماس بگیرد ۲- مسافرت یعنی در آن شهر نبودن و هیچ ارتباطی با سفر تفریحی یا در تعطیلات بودن ندارد و محض اطلاع شما، امروزه بسیاری از کارهای حیاتی سیاستمداران در شهر ها و کشور هایی به غیر از محل سکونت اشخاص انجام میشود و این موضوع به حدی بدیهیست که ندانستن آن را دلیل بر نا آگاهی بارز یک شخص باید دانست.

در جای دیگر شاهزاده را متهم به دوگانگی شخصیتی میکنید بدلیل اینکه ایشان نوشته های خود را به انگلیسی یا فرانسه مینویسند!! که حتی در خور پاسخ دادن نمیبینم ولی در جایی که گفتید: کم کاری شما موجب ضربه خوردن اپوزوسیون شده، من فکر میکنم دوست عزیز شما شاهزاده را با آقای موسوی اشتباه گرفتید و در یک لحظه مخاطب خود را فراموش کردید چون به گردن انداختن گناه آقای موسوی در رهبری جنبش و به سکوت و شمع و گل و پروانه کشاندن آن به قدری موجب خشم و رنجش مردم است که حتی تظاهر به معکوس جلوه دادن قضیه، آنهم در شرایطی که به گفته خودتان نامی از شاهزاده نبود، فقط از کسی سر میزند که از سلامت روانی برخوردار نباشد.

در خاتمه با یک سری پاتک زدن های بیفایده و نه موثر، سعی در وارد آوردن تهمت هایی چون، مانع پیشرفت اپوزیسیون شدن ... من و امثال من (منظور امید جمشیدیست) باید به جای جمهوری اسلامی با شما مبارزه کنیم..چون شما میتوانید کاری بکنید اما نمیکنید .....خودتان را بکشید کنار... من در جریان کارهای اپوزیسیون هستم و ارتباط نزدیک با اطرافیان شما دارم.....شما با هیچ گروهی در داخل ایران ارتباط ندارید..من تا وقتی از شما احساس خطر کنم با جمهوری اسلامی مبارزه نمیکنم و با شما مبارزه میکنم و سکوت شما تا امروز به ضرر شما بوده.و و و و بطور خلاصه به شما میگویم اگر واقعا شاهزاده اینهمه خطا کرده، به خودی خود باید از محبوبیت وی کاسته شده باشد و شما چه اصراری برکناره گیری ایشان و مبارزه با ایشان دارید ؟ شما از طرفی میگویید شاهزاده غیر قابل دسترس اند و از طرفی میگویید با اطرافیان ایشان ارتباط دارید و همه چیز را میدانید..از یک طرف میگویید ایشان با هیچ گروهی در داخل ایران ارتباط ندارد از طرف دیگر میگویید من آنچنان از جانب شما احساس خطر میکنم که به جای جمهوری اسلامی با شما میجنگم! از یک طرف میگویید ایشان سکوت کرده اند و بنا بر این خائنند و از طرف دیگر میگویید حرفهای خیلی قشنگی میزنید.



آقای جمشیدی شما با اینهمه حرفهای ضد و نقیض خود وبا آن ورقه کاغذی که حتی در از رو خواندن آن هم دچار مشگل بودید، یک چیز را اثبات کردید و آن اینکه اربابان شما بشدت از محبوبیت روز افزون شاهزاده در هراسند و برای خدشه دار کردن این محبوبیت، از هیچ کاری، حتی نمایش ت ت پ ت کردن های کودکانه نیز رویگردان نیستند هر چند مخاطب را دچار رنج سمعی بصری نمایند....