برایِ دیدنِ تارنمایِ شورایِ ملی‌ ایران و حمایت از منشورِ پیشنهادی در صورتِ تمایل، خواهشاً رویِ تصویرِ بالا کلیک کنید

۱۳۹۱ تیر ۲۸, چهارشنبه

هراس حکومت از دیدن چهره واقعی‌ خود در آینه‌

نویسنده : نیما سعیدی



امروز رژیم براستی با این پرسش اساسی روبروست: چگونه میتوانیم هراس و ضعف خود را از شکل گیری شورای ملی الارقم بسیاری از موازی سازیها پنهان کنیم و با سرکوب آزادیخواهان و مبارزین هم برای خود مشروعیت کسب کنیم و هم از زیر بار فشارهای بین المللی و تحریمهای اقتصادی کمرشکن بگریزم ؟؟؟


سردرگمی جمهوری اسلامی در مواجهه با شکل گیری اعتراضات مدنی در گوشه و کنار کشور حاکی از ضعف و ناتوانی رژیم در مقابل اسطوره های بنا نهاده خود هماند عدالت , رفاه, برابری و شکوفایی اقتصادی است که خود را در این کلاف سردرگم بیش از پیش برای اداره امور کشور کوچک و حقیر می یابد. با آگاهی روز افزون مردم از پوچی وعده ها, شعارها و بی بنیانی اسطوره های فریبنده حاکمیت، بیشک رژیم خود را در مقابل دستاوردهای تبلیغاتی و عوام فریبانه خود که جملگی ناشی از بیکفایتی اوست، میبیند. 


و در این میان سرکوب مبارزین و آزادیخواهان و فشارهای بین المللی و تحریمهای اقتصادی نیز دامنه هراس حکومت و عدم مشروعیت آن نزد مردم را افزایش داده است. آنچه که در این میان مشهود است تلاشهای بی وقفه حکومت برای کسب مشروعیت خود میباشید حال به هرشکلی که امکان آن باشد، از جمله موازی سازیهای کاذب و مخرب در میان خودیها و ناخودیها به گونه ی که چند دستگی در میان سران رژیم و بخشهای کلیدی نظام را شاهدیم که نه تنها موثر نبوده است بلکه به مشکلات کنونی رژیم افزوده و سبب شده است که ارگانهای وابسته به این نظام تنها جهت تامین نیازهای خود در صحنه سیاسی ایران حضور یابند و همچنان بی تفاوت به حقوق مردم جامعه از این رو دامنه اختلاسهای صورت پذیرفته حتی به ادارات و سازمانهای دولتی نیز کشیده شده است. 


با نگاهی اجمالی پی میبریم که در این شرایط اگر چه حتی رژیم بر حسب شکل گیری شورای ملی در میان آزادی خواهان احساس ضعف و ناتوانی نموده و تلاش برای خنثی کردن این خواست ملی دارد اما باز خود را در این میان تنها میبیند و حتی میتوان گفت اگر به این نتیجه برسد که بخواهد اصلاحات را بکار ببندد، دیگر بسیار دیر و ناکارامدخواهد بود. چرا که در طول این سالها به هیچ عنوان به خواست معترضان و مطالبات مردمی پاسخگو نبوده و حتی برای اصلاح و تعمیر نهادهای دولتی خود نیز گامی برنداشته است از این رو میتوان نتیجه گرفت که راهی برای تحقق دموکراسی آن هم به شکل دینی در قالب این حکومت باقی نگذاشته.



حکومت جمهوری اسلامی همواره خود را یا مقابل غرب دیده است یا خواسته های مردم و در این اواخر نیز پشت کردن حامیان رژیم و عوامل وابسته به آن نیز به مشکلات گذشته وی افزوده و با این تفسیر از آنجایی که هیچگاه نقش مردم در این میان برای تحقق خواسته هایشان پرنگ نبوده است، امروز همین عنصر یعنی پدیدار شدن بسترهای لازم جهت شکلگیری جنبشهای اجتمائی، اعتراضی و فراگیر از سوی مردم هماند حلقه ای گلوی حکومت را میفشارد و بر نقش ضروری و کارامد خود در صحنه برای به دست گیری زمام سرنوشت خود در آینده نزدیک فریاد بر می آورد اما این بار نه بر حسب حفظ نظام بلکه بر حسب تغیراتی ساختاری و بنیادین و عبور از این حاکمیت استبدادی و فراهم آوردن شرایطی برای ابراز و ارایه دیدگاه و نظرات خود پای صندوق رای در انتخاباتی آزاد پافشاری میکند و به عنوان راه حلی در مقابل تحریمها و بیکفایتی حکومت و حتی تهدید نظامی بیش از پیش مشاهده میشود.

از این روست که پس از گذر ۳۳ سال جامعه ایران خود را برای رسیدن به این خواست مهم خواه ناخواه با نیروهای دموکرات و مستقل و ملی همراه میبیند تا نیروهای وابسته به رژیم و این خود سراغازی است برای توافق بر سر درد و درمان مشترک میان جامعه و اپوزیسیون که اتحاد خود را برای هدفی مشترک و اساسی برگزیده است و پر واضح است که تشکیلاتی سازمان یافته و نیرومند برای گردآوردن تمامی گرایشات فکری برای نجات میهن را با خود نیز همراه خواهد داشت. 



پس روزی نیست که حکومت جمهوری اسلامی از دیدن چهره ناتوان خود در مقابل بلوغ رشد یافته مردم و ارتباط میان مردم و شورای ملی در آینده و در نهایت قیام مردم برای بدست گیری سرنوشت خود در بیم و هراس به سر ببرد و اینگونه است که حکومت از چهری پلید و ناتوانش در آینه روزگار پرده بر میدارد و شکست خود را در مقابل خواست مردم به وضوح میبیند.